خواهشمند است نظر خود را به هنگام بازدید از این صفحه مطرح نمائید.

Welcome Iranian Artist

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه

poet Hajiagha last time

می توان باران بود
می شود عشق را دید
و از آدم ها پرسید
چرا بی خبرید
خانه ام سرد و درونم طوفانی است
چه هوای غریبی دارم
حرفه ام نقاشی است
با دو خط شعر
همه غم هایم
خاطراتم
همه چون برگ خزان می ریزند
امروز هم هوا بارانی است
من میان این آدمک های قشنگ
و درون قفسی رنگارنگ
جان خواهم داد
شاید روزی
بتوانم تو را بیدار کنم
دستانم هم چنان می لرزد
و درونم آتشی سوزان
عشق را در خاطراتم دیدن
پس هنوز هم نفسی دارم
رنگ ها آشنا نیستند
شاید روزی
تو را بیدار کنم
حاجی آقا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر