خواهشمند است نظر خود را به هنگام بازدید از این صفحه مطرح نمائید.

Welcome Iranian Artist

۱۳۹۱ مرداد ۹, دوشنبه

پس چرا قد محبت دگررشد نکرد

من به هنگام سلام دیده گانم خسته
تن رنجور من و دفتر تنهايی من
آرزوهای عجیبی که به افسانه نور نزدیک است
قدمی خواهم زد و خدا را شاهد
که در این داستانم سهراب به جنگ رستم نرود
کینه را می دوزم بر لبان آفتاب
و از چشمه نادانی خلق آب تلخی برای
همه نادانی ها
پس چرا قد محبت دگررشد نکرد 
پس چرا لانه مرغ عشق ویران شده است
همه در گیرند
آسمانی نیست خورشید در خواب است
و رستم در جنگ با خون خودش
من می ترسم از این آدم ها
از هوس ها و از جنگ های بشر
من نمی دانم چرا آواز خوش خوب قناری جرم است
خسته خاری در وجودم دارم
و این دفتر آشفته به خون
حاجی آقا  ونکور

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر