خواهشمند است نظر خود را به هنگام بازدید از این صفحه مطرح نمائید.

Welcome Iranian Artist

۱۳۹۱ آبان ۱, دوشنبه

ای کاش فرش جادوئی حقیقت داشت

من چه نادانم در این کوچه تنهائی ها
نه دیوار خشتی و نه آواز خروس قشنگی
که دم به ساعت بگوید
پس کو ..پس کو ...پس کو قوقولی قوقو
من هم نمی دانم کجااست
هر چه می گردم کمتر به دامنش می رسم
خسته هستم خسته
از خود و درد دیگران
مرد نابینائی را می بینم می کشد عکس گلی را
بر سنگ فرش آرزوهای هوس
کودکی را می بینم که به دنبال الاغی چموش
می پرسد هوس های جوانی را
ای کاش فرش جادوئی حقیقت داشت
تا بر پشت نقش های قرمز و سبز و صفا
پرواز کنم تا ته نور
اینجا می بینم همه زیبائی ها را و
مارمولک ریزی زیر برگ پائیزی می شما رد
مروارید های آرزو هایش را
مورچه ها باری دارند
می برند تا بدهند کفشدوزک را
تا بدوزد کفشی
و بدهند به آن دختر تنهای غریب
هیچ کس نیست با دقت خود تمرین کند
و بپرسد چرا قسمت ما تقسیم هوس شد
تا کجا بایداز خود بپرسم
خانه دوست کجا است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر