چه سرمای عجیبی
همه قلب ها بسته به زنجیرند
نادانی هنر آدم ها است
باز بی خبری می بینم
آدم ها در مرداب و نعش یاران
خستگی های عجیبی دارم
قهرمان مرده در تاریخ
نانوائی زیرکی را می شناسم
که نان خرافات می پزد
مردم هم ز ناچاری و درد
تکه نانی دارند
نادانی حکم شد
سرما آمد
آزادی بر دار رفت
حاجی آقا
همه قلب ها بسته به زنجیرند
نادانی هنر آدم ها است
باز بی خبری می بینم
آدم ها در مرداب و نعش یاران
خستگی های عجیبی دارم
قهرمان مرده در تاریخ
نانوائی زیرکی را می شناسم
که نان خرافات می پزد
مردم هم ز ناچاری و درد
تکه نانی دارند
نادانی حکم شد
سرما آمد
آزادی بر دار رفت
حاجی آقا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر