بیا . بیا تا برویم
برویم گل نسرین گل مریم گل ریحانه گل شبنم بچینیم
آه ایرانم پر است از گل های پاک
اما من از گل رنگی گل غربی بیزارم انگاری خستگی هایم
همه بر شانه مادر است
نفسم را بر میدارم و با خاطراتم
گل کاغذی می سازم
و بر آن می نویسم گل ایران
چه هوای سردی
دفتر شعرم می پرسد گرما
گل یاس گل ریحانه گل التماس
وقت اندو هایم چترم را بر می دارم
می روم زیرباران تنهائی ها
و حقیقت را می پرسم
التماسم را نمی فهمند
نمی دانند گل ایران چیست
نمی پرسند وطن کجا است
همه عاشق گل های شیشه ای هستند
دفتر شعرم را بر می دارم
ورق می زنم بوی ایران دارد
بوی شمال و شالیزار
بوی دشت کویر و جنوب داغ
بوی اصفهان و شیراز
بوی ایرانی بوی هموطن خوبم
باز هم سرما
دفتر شعرم می ترسد ومن
خاطراتم را می بندم در غربت
حاجی آقا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر