02,07,2010
Poet
از آسمان خیال ما آدمها
پرندگان رنگا رنگی پریدند
تا رنگین کمان زیبا شکل گرفت
گل سرخی خندید
پروانه زیبا عاشق شد
شعله شمع
چه فریبکار بود
و پروانه بسو خت
آسمان غمگین شد
قطره بارانی چکید
بهار از راه رسید
روستائی خندید
گوسفندی زائید
نان داغی
مزه نان و پنیر
کودکان در بازی
و الاغی چموش
می خندد
آسمان آبی شد
ابر ها رفتند
خورشید سلامی کرد
خانه ای گرم شد
روی پرچین
خروسی می خواند
زردالو ها
به شیرین اند
و انارها
سرخ سرخ سرخ
حسین حاجی آقا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر