خواهشمند است نظر خود را به هنگام بازدید از این صفحه مطرح نمائید.

Welcome Iranian Artist

۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

می توان غمگین بود

17,06,2010
Poet
Hajiagha
شعر نو
می توان غمگین بود
می شود خانه آن مرد فقیر را
ویران کرد
می توان خون را با خون شست
می شود نادان بود
می توان کوبید
این مشت را
بر دهان مادری پیر
می شود ویران کرذ
خانه ام ایران
می توان با نیرنگ
زیر آن پرچم خونین خبیث
که به رنگ آبی است
مرگ ملت ها را
با شعار آزادی خرید
می شود مردم بازار
یا که آن دختر شهری را
با نیرنگ عمو سام
به قصابی تاریخ سپرد
می توان نادانی را
نوشت و با آواز بلند
زیر این رنگ عجیب
سبز یا قرمز
مادران داغدار را
به اندوه زمین دعوت کرد
من نمی دانم
تاریخ خیانت را
من ندیدم دوبرادر دشمن
می توان خوبی کرد
می شود راز خدا را فهمید
و به انسان ها گفت
شیطان همین نزدیکی است
می توان یوسف را در چاه
خیانت بلعید
می شود خون علی را
به نخلستان ها
و سکوت شب بخشید
می توان با نام حسین
خون را بر شمشیر خرید
و نترسید از این توطعه ها
می توان نیرنگ را
در کنار شمر
با ریزش خون های عزیزان
به سخن واداشت
سایه مرگ چقدر سنگین است
حق را باید
به مسلخ برد
و به جای آن
با عموسام پلید
خون این ملت را بر سنگفرش
خیابان ها
یا بر دیوار ریخت
می توان نادان بود
نادانی خوب است
چون نمی پرسند چرا؟
شیطان به اندازه یک ذره مو
به ما آدم ها نزدیک است
نفسش بوی تنفر دارد
و نگاهش در خون
آه
خسته هستم از نیرنگ
روی این سنگ فرشها
که کلام ابدیت جاری است
نام این مرد بزرگ
که شهیدی است
خوابیده به خون
پس خدا بیدار است
و شیطان در بند
از مونترال
حسین حاجی آقا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر