خواهشمند است نظر خود را به هنگام بازدید از این صفحه مطرح نمائید.

Welcome Iranian Artist

۱۳۸۹ دی ۱۳, دوشنبه

ماهی یخ زده می خندد

دریاچه  یخ زده
هوا سرد است
و من هم می ترسم
در تمام سال هائی که
ترس بود و ترس
و تنهائی ها
من می اندیشم که چرا ؟
زمان یخبندان است
ونگاهم آن جا به آن ماهی یخ بسته کوچک
نگرانم می کند
ماهی یخ زده ر ا برمی دارم
 میان دو دستم
و نفس گرم خود را هو می کنم
ماهی یخ زده می خندد
بیدار می شود
ترس من می ریزد
آسمان هم می خندد
و دریاچه یخ بسته
اکنون دگر گرم و زلال و آبی است
ترس من می ریزد
ماهی هم آزاد است برود
پس خدا را شکر می گویم
که مرا دوست دارد
و آن ماهی هم دگر
نگران سرما نیست
ح. شاهد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر