خواهشمند است نظر خود را به هنگام بازدید از این صفحه مطرح نمائید.

Welcome Iranian Artist

۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

من همان شاعر غمگین ام

کبوتر ان روی بام را چه می شود
همه می ترسند
 چشمان شان پر از خون است
پیرمرد فقیری می بینم
امیدش به آسمان
و آسمانش غمگین
دل تنگی هایم را
با رنگ ها می پوشانم
من همان شاعر غمگین ام
که امیدم در نا امیدی ها می میرد
من همان نقاش تنهایم
و در رنگ های عجیبی گرفتارم
تا در صبح خدا بیدار شوم
باز هم ترس کبوتر ها
بر شانه هایم
و غم نبودن تو
چه رفتار عجیبی دارم
میان این بوم نقاشی
امشب قلبم را
رنگ سبزی خواهم زد
تا تو بیدار شوی
و از گرمای آن
محبتی در ما ایجاد شود
آنگاه من و کبوتران غمگین
در باد خواهیم رقصید و
با آرزو های مان
خدا را صدا خواهیم زد
ح. حاجی آقا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر